فخرالدین بلاگ
بیشتر مطالب این بلاگ درباره تاریخ، میراث فرهنگی، زبان، هنر و فرهنگ ایران است. توجه کنید که تا قبل از سال ۱۳۱۳ نام بینالمللی کشور ایران Persia بود و کلمه ایران در زبانهای دیگر بکار نمیرفت. با ذکر این نکته مشخص میشود که کلمه Persian نشاندهنده ملیت ایرانی است و نه قومیت پارس (فارس). معادل انگلیسی قومیت پارس، Pars یا Fars است. در ترجمه پارسی به انگلیسی، ایران Persia، ایرانی Persian، و زبان پارسی Persian language ترجمه میشود. برای اطلاعات بیشتر مطالب این بلاگ به هر دو زبان را بخوانید.
پارسه کجاست؟
مطلبی که در پست قبلی درباره
مشهد النبی و مقبره مادر سلیمان گذاشتم برای خودم واقعا مایه تعجب بود. قبلا خیلی با خودم فکر کرده بودم که از زمان فروپاشی
امپراطوری هخامنشیان تا وقتی که اروپائیها دوباره آن را کشف کردند و سنگ نوشتهها را ترجمه کردند، مردم به اینهمه شکوه و عظمت چطور نگاه میکردند. مطلبی که شما هم خواندید تا حدی جواب سؤال من را داد، ولی بیشتر از آن من را باز هم به فکر فرو برد.
ما مقبره
کورش کبیر را به نام مقبره مادر سلیمان میشناختهایم، احتمالا مقبره کمبوجیه را هم زندان سلیمان اسم گذاشتهبودهایم. هیچکس حتی به فکر نیفتادهبوده که در علائمی که روی سنگها هست اطلاعاتی نهفته که میشود آنرا خواند (منظورم نوشتههای به خط
پارسی باستان است که وقتی بچه بودیم به آن خط میخی میگفتیم). منتظر ماندهایم تا از اروپا یک نفر بیاید و آنرا برای ما
ترجمه کند. خوب آمدهاند، ترجمه کردهاند، عظمت آن را شناختهاند، و قسمتهائی از آنرا با خودشان بردهاند بدون اینکه ما اصلا بفهمیم «خواجه کی آمد، و کی رفت!!».
حالا هم فکر نکنید که ماجرا تمام شده، خیر، هنوز هم داستان به قوّت خودش باقیست. کدامیک از ما خط فارسی باستان را میدانیم؟ از دانستن خط بگذریم. یک چیز خیلی سادهتر. چند نفر از ما میدانیم که روی
منشور کورش بزرگ یا
کتیبه بیستون چی نوشته؟ شما را سرزنش نمیکنم چون خودم هم نمیدانم! همه ما مثل هم هستیم و همه ما در همه چیزهائی که پیش میآید به یک اندازه مقصریم.
اروپائیها پایتخت امپراطوری هخامنشی را به نام پرسپولیس (Persepolis) میشناسند. علت این نامگذاری کتابهای کهن یونانی است که در آنها آن شهر را به این نام خواندهاند. ما آن را به نام
«تخت جمشید» میشناسیم. علت نامگذاری ما همان است که باعث شده آرامگاه کوروش کبیر را مقبره مادر سلیمان بنامیم! در واقع مردم فکر کرده بودهاند که این آثار باستانی متعلق به جمشید پادشاه پیشدادی است که در شاهنامه از او نام برده شده. میدانید در زمان امپراطوری هخامنشی نام این شهر به زبان فارسی کهن چه بوده است؟ فکر نمیکنم که کوروش یا داریوش این شهر را به نام «تخت جمشید» یا حتی «پرسپولیس» نامیده باشند. تا آنجائی که من میدانم آن را «پارسه» مینامیدهاند. ولی این در کجا نوشته شدهاست؟ دلم میخواهد جزئیات آن را بدانم. آیا این هم جزو مطالبی است که در
کتیبه بیستون نوشته شده؟ در اولین فرصت
مطالب کتیبه بیستون را میخوانم (یادمان باشد که بیستون در
لیست آثار میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است) و سعی میکنم مطالب جالبی که پیدا میکنم را برایتان بنویسم.
برچسبها: گردشگری, میراث فرهنگی
گنبد سلطانیه و سنگنوشته بیستون
مدتی که من چیزی روی این بلاگ ننوشتم اتفاقهای خوبی افتاد. از جمله اینکه میدان نقش جهان از خطر حذف شدن از لیست آثار میراث فرهنگی یونسکو نجات پیدا کرد. بالاخره شهرداری اصفهان موافقت کرد که ارتفاع برج جهاننما را کم کند. به نظر من که این واقعا خبر خیلی خیلی خوشحال کنندهای بود و هنوز هست! هر دفعه که من به این موضوع فکر میکنم که اگر نقش جهان را از لیست حذف میکردند چه مشکلاتی برای جلب نظر یونسکو و دیگر سازمانهای جهانی درباره آثار فرهنگی ایران داشتیم، از اینکه نقش جهان حذف نشده احساس خیلی خوبی میکنم.
خبر خیلی خوب دیگه اینکه گنبد سلطانیه و کتیبه بیستون هم در لیست آثار میراث فرهنگی یونسکو ثبت شدند. با این حساب الان ایران هشت اثر ثبت شده در یونسکو دارد. در خبرها خواندم که سازمان میراث فرهنگی میتونه کل محور فرهنگی-تاریخی اصفهان را هم در یونسکو ثبت کنه. خوشحالم که هنوز تلاشهای خوبی درباره ایران و زیبائیهاش انجام میشه. کاشکی موانع صنعت توریسم ایران از جلو راه برداشته میشد و اونوقت میدیدیم که چه سیل توریستی به ایران سرازیر میشه. من مطمئنم که هم اقتصاد ایران از این وابستگی وحشتناک به نفت نجات پیدا میکرد و هم فرهنگ ایران از این منزوی بودن خارج میشد.
برچسبها: گردشگری, میراث فرهنگی
فخرالدینبلاگ به فارسی و انگلیسی
سلام دوباره.
سلام همیشه قشنگه! برای همینه که من اگر هم مدتی چیزی نمینویسم، خداحافظی نمیکنم. فقط وقتی که دوباره برگشتم سلام میکنم!!!
خوب از شوخی که بگذریم، بیشتر از شش ماه میشه که من هیچ مطلبی پست نکردم. واقعا که! من هم وبلاگ نویس نشدم. وبلاگ نویس راست راستکی به آقای
محمدعلی ابطحی میگویند که هر روز یک مطلب تازه مینویسه.
به هر حال من یک کمی شکل و شمایل وبلاگ رو عوض کردم که احتیاج به توضیح نداره و خودتون همهاش رو میبینید. فقط اگر دیدید چیزی درست کار نمیکنه (مثلا قسمت مربوط به جستجو یا آرشیو) حتما برای من بنویسید. در ضمنی که این تغییرات رو میدادم و بعضی از پستهای قدیمی را دوباره ویرایش میکردم، متوجه شدم که خیلی از پیوندهائی که قبلا توی پستها گذاشته بودم دیگه کار نمیکنه! در واقع صفحه مربوط به خیلی از پیوندها از روی اینترنت حذف شده! این مسئله خیلی زیاد در مورد سایت
خبرگزاری میراث فرهنگی اتفاق افتاده و تقریبا هیچوقت برای
سایت فارسی بیبیسی اتفاق نیفتاده. به هر حال از تمام شماهائی که پستهای قبلی رو میخونید و به مشکل برخورد میکنید عذرخواهی میکنم.
یک تغییر اصلی دیگه که انجام دادم اضافه کردن یک صفحه به زبان انگلیسی بود(
Fakhredin Blog). به نظر من خیلی مهم خواهد بود که بعضی از مطالب رو به زبان انگلیسی هم بنویسم تا افراد غیر فارسی زبان هم بتونند اون اطلاعات رو دریافت کنند. به قول
پژمان اکبرزاده ما عادت کردهایم مطالبی که خودمون میدونیم رو دوباره و دوباره برای خودمون تکرار کنیم! (مثل
جریان خلیج فارس). با این کار که البته به هیچ جا نمیرسیم. باید پنجرهها رو باز کرد و با همه مردم صحبت کرد. امیدوارم که من بتونم این کار رو تا جائی که از دستم برمییاد انجام بدم. انشاالله
برچسبها: همگانی